مشاوران طراحي و ساخت موزه منطقهاي خزر پس از مطالعه و مكان يابي برخلاف نظر قبلي فرح آباد ساري را براي ساخت اين موزه مناسبتر از رامسر اعلام كردند.
به گزارش شمال نیوز به نقل از خبرگزاري ميراث فرهنگي ،صائب دهشت مسئول امور موزههاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان مازندران با اعلام نتايج مكان يابي مشاوران ساخت موزه منطقهاي خزر به ميراث خبر گفت:« اين مشاوران اعلام كردند موزه منطقهاي خزر با توجه به اين كه موزه مشترك ميان سه استان گيلان، مازندران و گلستان بايد در مكاني ساخته شود كه مركزيت اين سه منطقه را داشته باشد.به همين دليل اين كارشناسان منطقهاي نزديك ساري در فرح آباد را مناسب راه اندازي اين موزه تشخيص دادند.»
براساس طرح اوليه اداره كل موزههاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان مازندران و شهر رامسر به عنوان پل ارتباطي ميان غرب و شرق كمربند ساحلي خزر مناسبترين نقطه براي راهاندازي موزه منطقهاي خزر معرفي شده بود.
كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان مازندران و اداره كل موزهها پس از بررسي زمينهايي مناسب براي راهاندازي اين موزه در شهر رامسر اين باغ را كه يكي از اصيلتري باغهاي منطقه از نظر شيوه باغ آرايي ايراني است را در نظر گرفتند. اين زمين پس از توافقاتي كه ميان فرمانداري، شوراي شهر و شهرداري شهر رامسر با سازمان انجام شد براي راهاندازي موزه واگذار شد. اما دهشت با اشاره به اين كه باغ سي هكتاري بيشتر مناسب پارك موزه طبيعي است، گفت:« براساس نظر مشاور، رامسر علي رغم نكات مثبتي كه دارد در منطقهاي قرار گرفته است، كه تا حدودي نقطه كور به حساب ميآيد. اما اين فرح آباد ساري ، قابل دسترسي براي هر سه استان است.»
وي با اشاره به اين كه نتيجه مكان يابي موزه منطقهاي شمال توسط سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان مازندران به اداره كل موزهها داده شده است، افزود:« ما منتظريم تا دفتر فني پس از بررسي طرح ارائه شده تصميم خودرا براي مكان مناسب موزه منطقهاي شمال ارائه دهد. »
موزه منطقهاي خزر در برگيرنده سابقه تمدني نوار شمالي كشور از نظر تمدني يكي از قديمترين نقاط استقرار بشر در ايران است. مطالعات باستان شناسي در غارهاي كمر بند و هوتر بهشهر حضور انسان در مازندران را به حدود 9500 پيش از ميلاد مي رساند. مازندران كنوني بخشي از سرزمين گسترده تري است كه در متون تاريخ از آن با نام « فرشوارگر» و « پتيسخوارگر» ياد كرده اند. محققان ، مازندران و گيلان را به سبب هم جواري و نيز به سبب اوضاع طبيعي و جغرافيايي مشابه، عموما با هم نام مي برند. همه مناطقي كه در جنوب درياي مازندران و ميان آذربايجان و خراسان قرار دارند را يك ناحيه مي دانند. از اين حدود در زمان هخامنشيان در كتيبه بيستون نام پتشواريش ضبط شده است. طبري ها تيره هاي ساكن اين ناحيه همواره به عنوان بهترين تيراندازان، كمان داران، فلاخن اندازان، شمشير زنان، و زوبين اندازان در جنگ هاي شاهان هخامنشي با دولت هاي ديگر معرفي مي شوند.
استرابن جغرافيانويس يوناني اين محدوده را به صورت « پرخواترس» نام مي برد. طبري ها و مردها در جنگ داريوش سوم با اسكندر مقدوني در « گوگمل » حضور چشمگيري داشتند و مسئول نگاهباني شاهنشاه و خاندان او بودند اسكندر فاتح ايران نتوانست از طريق جنگ طبرستان را تسخير كند.طبرستان به علت وضعيت خاص اقليمي از ايام باستان جايگاه و پايگاه اقوام خاندان هاي حاكم بود. نخستين كسي كه در نوشته هاي مورخان به عنوان حاكم شهرستان طبرستان از او ياد شده اتوفرادات يا فرهاد پارتي است. طبرستان به علت نزديكي با سرزمين و دولت پارت تا انقراض اشكانيان عملا زير استيلاي دولت اشكاني قرار داشت.
واژه مازندران كه از نظر جغرافيايي بخش بزرگي از طبرستان بوده است، در حوالي سده هفتم ه .ق جانشين نام طبرستان شد. سلسله هاي مشهوري كه اغلب همزمان سرزمين مازندران را در دوره اسلامي در اختيار داشتند.